حسین رونقی ملکی وبلاگنویس و فعال حقوق بشر با گذشت هشت ماه از بازداشت همچنان تحت فشار شدید بازجویان پرونده برای اخذ اعتراف و مصاحبه تلویزیونی قرار دارد.
مادر حسین رونقی ملکی به خبرنگار «رهانا» میگوید: «حسین شب قبل با ما تماس گرفت و گفت من از پنجشنبه هفته قبل غذا نخوردهام. غذای نامناسب دادهاند، او هم از خوردن غذا امتناع کرده است. فقط میخواهند او را اذیت کنند و تحت فشار قرارش دهند.»
زلیخا موسوی مادر حسین رونقی ادامه میدهد: حسین در تماسش گفت باز هم میخواهند از من که مصاحبه و اعتراف کنم. نه ما قبول کردم و نه حسین. ما به حسین گفتیم که قبول نکند. اما آنها گفتهاند که نمیگذاریم اصلا به دادگاه برود و اصلا اجازه برگزاری دادگاهات را نمیدهند. حسین به ما گفت میخواهند مرا از زندان بیرون ببرند و به جای دیگری منتقل کنند، اما اعلام نکردهاند که به کجا.»
دلیل اینکه فرزند شما را تا اندازه تحت فشار گذاشتهاند چیست؟
«تحت فشار گذاشتهاند که از حسین مصاحبه و اعتراف بگیرند. برای همین مخصوصا عذاباش میدهند. گفتهاند که باید آن اتهاماتی که در روزنامه کیهان مورخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۸۸ منتشر شده است را حسین قبول کند و در مورد آن مصاحبه کند، که ما و حسین قبول نکردهایم. الان حسین چند بار نامه نوشته است، اما نمیگذارند که به دست کسی برسد تا ببیند حسین چه میگوید و چه حرفی دارد.»
آیا وکیل او موفق به دیدنش شده است؟
حسین برای اولین بار در تاریخ ۲۲ تیر وکیلاش آقای دادخواه را در زندان دید. به ما هم دادستانی نامه داد و برای چهارمین بار در این هشت ماه توانستیم حسین را ببینیم. الان دوباره که وضعیت حسین به این شکل شده است، نه میگذارند آقای دادخواه حسین را ببیند و نه در دادگاه پاسخی میدهند.
الان من به خدا دارم اینجا خیلی اذیت میشوم. پدرش هم قلباش مریض است و از دیشب تا به حال که حسین زنگ زده، وضعیت بدتری پیدا کرده است. الان باز هم مجبوریم به خاطر این وضعیت فردا به سمت تهران حرکت کنیم که شنبه بتوانیم پیگیر وضعیت فرزندمان باشیم.»
پرونده حسین در کدام شعبه است؟
«پرونده حسین به شعبه ۲۶ دست قاضی پیرعباس ارسال شده است. ولی باز هم قرار بازداشت حسین بعد از هشت ماه تمدید شده است.»
حسین که از پنجشنبه قبل در اعتصاب غذا بوده است، آیا اعتصاب خود را تا به امروز ادامه داده است؟
من به حسین التماس کردم که یک چیزی بخورد. گفت که نه. دوباره به سلول انفرادی منتقل شدم. با کسی که در یک سلول بودم، دوباره جدایمان کردهاند و هر کدام را در یک سلول نگاه میدارند. ولی بالاخره یک چیزی از بوفه زندان خریده و خورده است، میگوید غذای زندان را نمیشود و نخورده است.
توضیح رهانا: حسین رونقی و مهدی خدایی، فعال دانشجویی از چندی قبل در سلولی دو نفره در بند ۲۲ الف سپاه بودهاند.
خانم موسوی در مورد پیگیریها و وضعیت خودشان در این هشت ماه به «رهانا» میگوید:
«هشت ماه است که دارند حسین را عذاب میدهند، اینجا دیگر خدا میداند در چه وضعیتی هستیم. میآیم تهران، به دادستانی و زندان و همه جا مراجعه میکنم، گریه میکنم، التماس میکنم اما حسین را آزاد نمیکنند. ۱۴ تیر تولد حسین بود. رفتم زندان هر چه التماس کردم، نگذاشتند پسرم را ببینم. گفتم لااقل اجازه بدهید که با او تلفنی صحبت کنم، اما باز هم نگذاشتند.»
دیگر خسته شدهام. از چیزی نمیترسم. پسر بزرگام حسن را یک ماه بازداشت کردند و چقدر اذیتاش کردند. الان کمرش به شدت صدمه دیده و مهرههای کمرش فاصله پیدا کرده است. با هشتاد میلیون وثیقه آزاد شد. وسائلمان دست آنها است. تلفن همراه من را گرفتهاند که به جایی زنگ نزنم.
این به خدا مسلمانی نیست. این چه رفتاری است. مگر پسر من چه کاری انجام داده است. ما دیگر نمیدانیم چه کاری انجام بدهیم. پسر من الان هشت ماه است که در بدترین شرایط زندانی است. بعد از هشت ماه باز هم در سلول انفرادی و در بند ۲ الف در دست سپاه بازداشت است. میخواهم همه بفهمند که ما چه رنجی میکشیم. ما دیگر خسته شدهایم، نمیدانیم چه کار کنیم و کجا برویم.»
پدر حسین رونقی ملکی نیز به «رهانا» سامانه خبری «خانه حقوق بشر ایران» میگوید:
«از وقتی که پسرم را از ۲۲ آذر ۱۳۸۸ بازداشت کردند، با بدترین شرایط تا به حال با ما برخورد کردهاند. با تهدیدهای زیادی مواجه شدیم و هر کاری دلشان خواسته انجام دادهاند. الان هم حسین جاناش از طرف بازجویان در خطر است. انگار که در ایران تنها بازجویان هستند که حکومت میکنند. زیر نظر قوه قضاییه نیستند و هر کار که میخواهند با ما و پسرمان میکنند.»
پدر حسین رونقی میافزاید: «به کلیه مقامات دادستانی من این مسائل را رساندهام، نامه نوشتیم، به رئیس قوه قضاییه، به دادستانی. به کمیسیون حقوق بشر اسلامی مراجعه کردیم، به هر کدام از مسئولین که میتوانستیم نامه نوشتیم، اما هیچکدام جواب نداده و جواب هم نمیدهند. من نگران فرزندم هستم، قبلا هم تهدید کرده بودند که حسین را خواهیم کشت. این همه شکنجهاش کردهاند. دندان حسین را در ضرب و شتمها شکستهاند. کلیههایاش درد میکند که نمیدانم چه بلایی سرش آمده که اینطور شده است.»
پدر حسین رونقی: مسئولین جمهوری اسلامی به حقوق بشر در کشورهای دیگر توجه دارند و همیشه از آنها صحبت میکنند. پس چه کسی به ما کمک کند؟ ما ایرانیها دردمان را به چه کسی بگوییم؟ در ایران چه کسی مسئول این قضایا است؟ در ایران چه کسی مسئول چنین حوادثی است که یک نفر را ببرند، تهمت بزنند، خانوادهاش را دچار مشکل بکنند و بعد بخواهند که مصاحبه و اعتراف کند؟
آقای رونقی در مورد فشارهایی که در این هشت ماه تحمل کردهاند میگوید:
«در ایران قانون اجرا نمیشود. ما خانواده حسین هم امنیت نداریم. هشت ماه هست که داریم تهدید میشویم. این را نه انسانیت قبول میکند و نه حقوق بشر که این رفتار با ما حسین صورت بگیرد.
«مسئولین جمهوری اسلامی به حقوق بشر در کشورهای دیگر توجه دارند و همیشه از آنها صحبت میکنند. پس چه کسی به ما کمک کند؟ ما ایرانیها دردمان را به چه کسی بگوییم؟ در ایران چه کسی مسئول این قضایا است؟ در ایران چه کسی مسئول چنین حوادثی است که یک نفر را ببرند، تهمت بزنند، خانوادهاش را دچار مشکل بکنند و بعد بخواهند که مصاحبه و اعتراف کند؟»
حسین رونقی ملکی در تاریخ ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ در منزل پدر در شهر ملکان در نزدیکی تبریز همراه برادرش حسن رونقی ملکی بازداشت و به زندان اوین تهران منتقل شد. برادر وی یک ماه بعد آزاد شد، اما خود وی هماکنون در بند ۲ الف زندان اوین است.
روزنامه کیهان در حالی که وی در بازداشت به سر میبرد و تا کنون هم هیچ دادگاهی برای وی برگزار نشده و حکمی برای او صادر نکرده است، اتهاماتی را به شکل «جرمی» که صورت گرفته در رسانههای خود انتشار دادند.
مصاحبه و تنظیم: مجتبی سمیعنژاد